حمله تروریستی امروز در استرالیا، بار دیگر این واقعیت تلخ را یادآوری کرد که خشونت ایدئولوژیک مرز جغرافیایی نمیشناسد. کشوری که سالها بهعنوان یکی از امنترین نقاط جهان شناخته میشد، امروز صحنه حملهای شد که غیرنظامیان را در یک فضای عمومی و آیینی هدف قرار داد؛ جایی که قرار بود محل شادی، گردهمایی و احساس امنیت باشد
چنین حملاتی فقط جان انسانها را نمیگیرند؛ بلکه اعتماد اجتماعی را نشانه میروند. وقتی مراسمی مذهبی یا فرهنگی به صحنه خونریزی تبدیل میشود، پیام مهاجمان فراتر از خشونت فیزیکی است: ایجاد ترس، دو قطبیسازی جامعه و القای این حس که هیچجا واقعاً امن نیست. این همان هدفی است که تروریسم همیشه دنبال کرده؛ نه پیروزی نظامی، بلکه فرسایش روانی جوامع.
استرالیا، با ساختار چندفرهنگی و سابقه همزیستی مسالمتآمیز، حالا با آزمونی جدی روبهروست. واکنش نهادهای امنیتی مهم است، اما مهمتر از آن واکنش جامعه است: اینکه اجازه ندهد خشم، سوءظن جمعی یا نفرت کور جای همدلی و عقلانیت را بگیرد. تاریخ نشان داده که تروریسم دقیقاً از همین شکافها تغذیه میکند.
در عین حال، این حمله بار دیگر مسئله تروریسم فرامرزی را برجسته میکند. شبکههایی که در یک نقطه جهان شکل میگیرند، میتوانند هزاران کیلومتر دورتر ضربه بزنند. مقابله با این تهدید، فقط با اقدامات پلیسی ممکن نیست؛ نیازمند همکاری اطلاعاتی بینالمللی، شفافیت سیاسی و پاسخگویی دولتها در برابر هرگونه حمایت مستقیم یا غیرمستقیم از خشونت است.
در نهایت، قربانیان این حمله صرفاً اعداد و آمار نیستند. هر کدام زندگی، خانواده و آیندهای داشتند که ناگهان قطع شد. احترام به یاد آنها یعنی ایستادن در برابر عادیسازی خشونت و پافشاری بر این اصل ساده اما حیاتی: هیچ هدف سیاسی، مذهبی یا ایدئولوژیکی، کشتن انسانهای بیگناه را توجیه نمیکند.